سفارش تبلیغ
صبا ویژن

++**یه دختر****شیطون**++
این وبلاگ حرف دلمه گاهی شاد و گاهی غمگین 
قالب وبلاگ

یک روز استاد میخواست برنامه نویسی فلش درس بده... منم که حوصله این بچه بازیارو ندارم، رفتم یه فیلم باز کردم...
یهو دیدم موسم خودش تکون خورد و رفت فیلمو بست! فهمیدم که مهندسمون از یه اتاق دیگه داره کامپیوتر منو میبینه و کنترل میکنه.... دوباره فیلمو رو باز کردم... دیدم دوباره بست و رفت برنامه فلش رو باز کرد و قلموش رو انتخاب کرد و رو صفحه نوشت: فلش کار کن!
منم با یه رنگ دیگه زیرش نوشتم: دهنتو ببند!
بعدش سریع جامو با دوستم عوض کردم...
دوستمم که از همه جا بی خبر بود نشست جای من. بعدش یهو مهندس اومد تو کلاس و دوستمو برد بیرون...


[ دوشنبه 94/4/1 ] [ 2:12 عصر ] [ ستاره ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

فعلا چیزی ندارم که بگم
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 18
بازدید دیروز: 49
کل بازدیدها: 110086